آشنایی با نامهای سرزمین ایران

ایرانیان قدیم به سرزمین ایران، ایرانویج میگفتند که به معنای اقوام ایرانی میباشد بنا بر افسانه ها و آنگونه که در اوستا آمده نیز آمده است سرزمین اولیه آریاییها...
بنابر اسناد تاریخی، شواهد، قراین، فرهنگ شفاهی، کشفیات باستانشناسی و زبانشناسی میتوان گفت 4 نام برای كشور ایران بكار رفته است.
این نامها عبارتند از:
1. سرزمین جم - مملكت العجم (در ادبیات عرب)
2. میدیا در ادبیات اروپایی
3. سرزمین پارس در ادبیات اروپا (مملکت فارس در ادبیات عربی و فارسی)
4. کشور ایران (اریانا، ایراك، اراک، عراق و ایلام) از نظر زبانشناسی ریشههای واحدی دارند).
اینكه كدام اسم قدیمیتر و حدود جغرافیایی هركدام چه محدودهای بوده است مورد اختلاف است. اما واژه ایران تنها واژهای است که تقریبا در تمام دورهای تاریخی رایج بوده است.
این نامها عبارتند از:
1. سرزمین جم - مملكت العجم (در ادبیات عرب)
2. میدیا در ادبیات اروپایی
3. سرزمین پارس در ادبیات اروپا (مملکت فارس در ادبیات عربی و فارسی)
4. کشور ایران (اریانا، ایراك، اراک، عراق و ایلام) از نظر زبانشناسی ریشههای واحدی دارند).
اینكه كدام اسم قدیمیتر و حدود جغرافیایی هركدام چه محدودهای بوده است مورد اختلاف است. اما واژه ایران تنها واژهای است که تقریبا در تمام دورهای تاریخی رایج بوده است.
الف - معنی جم و عجم چیست؟
واژه عجم (Ajam-Ajaam- Hajam) در زبان فارسی و در بیشتر زبانهای آسیایی مانند هندی، اردو، پشتو، بلوچی، کردی، ترکی و ... معنی ایرانی و زبان فارسی میدهد اما در زبان عربی امروزه به معنی غیرعرب بکار میرود در برههای از تاریخ به معنای کسی که زبان فصیح عربی را متوجه نمیشد میگفتند. در دوره بنی امیه این کلمه کاربرد تحقیر آمیز داشت ، کاربرد تحقیر آمیز این واژه در ادبیات عرب اکنون جایگاهی ندارد.
عجم بصورت هجم و هخم و هیم نیز تلفظ شده است. همانطور که "است" به هست تبدیل شده اجم نیز به هجم و هخم تبدیل شده است و احتمال دارد بین واژه هخامنش و و کلمه عجم ارتباط وجود داشته باشد. زیرا کلمه جم Yam و یم که ریشه اصلی عجم هستند در زبان لاتین بصورت خ Haxâm تلفظ میشود همانطورکه Javier – javan- هم به صورت خوان و خاویر و هم بصورت یوان و یاویر تلفظ می شوند.
واژه عجم (Ajam-Ajaam- Hajam) در زبان فارسی و در بیشتر زبانهای آسیایی مانند هندی، اردو، پشتو، بلوچی، کردی، ترکی و ... معنی ایرانی و زبان فارسی میدهد اما در زبان عربی امروزه به معنی غیرعرب بکار میرود در برههای از تاریخ به معنای کسی که زبان فصیح عربی را متوجه نمیشد میگفتند. در دوره بنی امیه این کلمه کاربرد تحقیر آمیز داشت ، کاربرد تحقیر آمیز این واژه در ادبیات عرب اکنون جایگاهی ندارد.
عجم بصورت هجم و هخم و هیم نیز تلفظ شده است. همانطور که "است" به هست تبدیل شده اجم نیز به هجم و هخم تبدیل شده است و احتمال دارد بین واژه هخامنش و و کلمه عجم ارتباط وجود داشته باشد. زیرا کلمه جم Yam و یم که ریشه اصلی عجم هستند در زبان لاتین بصورت خ Haxâm تلفظ میشود همانطورکه Javier – javan- هم به صورت خوان و خاویر و هم بصورت یوان و یاویر تلفظ می شوند.
این فرضیه مطرح است که بین عجم و هخم ارتباط اتیمولوژی وجود داشته باشد زیرا در قدیمیترین متون فارسی ،جمشیدیان، جم، عجمیان و عجمان داریم. اما واژه هخامنشیان در ادبیات فارسی بعد از اسلام اصلا نیست.
بعضی کلمه جم، یم و یما را از یک ریشه دانستهاند که در زبانهای کهن ایرانی به معنی آب و دریا بکار رفتهاند. اجم عربی شده جم است و با اضافه شدن ال حرف تعریف عربی بصورت الجم در آمده و چون ل قبل از ج خوانده نمیشود بصورت اجم و سپس عجم در آمده است در کتب ادبی و تاریخ ایران ما با اسامی افراد متعدد به نام جم و جمشید بر میخوریم که قدیمیترین آن میتواند نام پادشاهانی در دورههای قبل از پارسی باشد.
جم كه در اوستا، یم و در زبان پهلوی و كردی جمشید و جمشیر و جم و گاهی هجم بیان شده است از اولین پادشاهان و پیامبران ایرانی ثبت شده كه بر اساس نوشته ها و داستانهای شفاهی و كتب خداینامه ها، اختراع لباس، نگارگری، كشف فلز، ساختن گرمابه، پزشكی و جشن نوروز را به او نسبت داده اند صفات این پادشاه شباهت زیادی به نوح در قران دارد و بعضی وی را با حضرت سلیمان یكی دانسته اند.
بعضی کلمه جم، یم و یما را از یک ریشه دانستهاند که در زبانهای کهن ایرانی به معنی آب و دریا بکار رفتهاند. اجم عربی شده جم است و با اضافه شدن ال حرف تعریف عربی بصورت الجم در آمده و چون ل قبل از ج خوانده نمیشود بصورت اجم و سپس عجم در آمده است در کتب ادبی و تاریخ ایران ما با اسامی افراد متعدد به نام جم و جمشید بر میخوریم که قدیمیترین آن میتواند نام پادشاهانی در دورههای قبل از پارسی باشد.
جم كه در اوستا، یم و در زبان پهلوی و كردی جمشید و جمشیر و جم و گاهی هجم بیان شده است از اولین پادشاهان و پیامبران ایرانی ثبت شده كه بر اساس نوشته ها و داستانهای شفاهی و كتب خداینامه ها، اختراع لباس، نگارگری، كشف فلز، ساختن گرمابه، پزشكی و جشن نوروز را به او نسبت داده اند صفات این پادشاه شباهت زیادی به نوح در قران دارد و بعضی وی را با حضرت سلیمان یكی دانسته اند.